این گل پسرم مدتی هست یه دوست خیالی داره قبلا می گفت اسمش مرجان ولی تازگی می گه سارا اسمش

بهش می گم پس مرجان چی .میگه نه دیگه مرجان رفته با بابا مامانش یه جای دور دور .

باباش می گه تو باید یه کاری کنی که به این دوست خیالی اصلا فکر نکنه نه این که کمکش کنی و ازش بپرسی دوستت کجاست و چی کار می کنه

موندم نمی دونم چی کار کنم

یه دوستی بهم گفت باید واسش یه دوست واقعی پیدا کنی آخه از کجا واسش بیارم اینجا که ما هستیم بیشتر همسایه ها بچه به سن نوید ندارن

همه یا دختر دم بخت دارن یا پسر بزرگ

گوشی را برمی داره بهش می گم مامان کجا می خوای زنگ بزنی می گه به دوستم سارا می خوام ازش بپرسم درساشو خونده

یا بعضی وقتا الکی می گه ما مان سارا واس نهار امده خونمون منم بهش می گم بفرما بیا ن با هم نهار بخورین

باباش باین کار من مخالف می گه نباید تو اینجوری بهش بگی !

یه دختر خاله داره که خیلی هم دوسش داره ولی بیشتر با دوست خیالیش حرف می زنه و بازی می کنه .

براش خیلی نگرانم

نوشته شده در سه شنبه 86/9/27ساعت 12:6 عصر توسط مامان شهین مامان شهین نظرات ( ) |