نوید گل مامان و بابا
جمعه که روز کودک بود بابای به نوید قول داده بود یه کادو واسش می خره
شنبه که بابای رفت مغازه ظهر موقع برگشت یه کاپش براش گرفت و قرار شد
اگه پسند من ونوید نبود اونا پس ببره خلاصه من رنگش و پسند نکردم
ولی نوید از بس خوشحال بود گفت نه مامان این خوبه منم قبول کردم ولی اصلا دوسش نداشتم
تا اینکه عصری زود آماده شد و کاپشن نو را پوشید و با با بای رفت مغازه.......
اونجا وقتی عمو ی نوید کاپشن و می بینه به بابای می گه رنگش قشنگ نیست
ببرش عوضش کن بعد بابای هم اون از تن نوید در میاره به نوید می گه ببرم پسش بدم یکی دیگه واست بگیرم
ولی از سانش رنگی دیگه نداشته و بابای هم برمی گرده و به نوید می گه می دم به مامانی واست بخره
این گل پسر ما کمی ناراحت می شه وقتی شب برگشتن گفتم پس کاپش کو نوید گفت بابای بردش پسش داد .
دیدم رفته نوید گوشه اتاق و ناراحت بود بهش گفتم پسر خودم می رم واست خوشکلترشو می گیرم .....
نوید هم برگشت گفت کاشکی کاپشن و نمی پوشیدم که عمو ببینه و بگه رنگش خوب نیست .اونوقت بابای ببره پسش بده
به حرفش خندیدم و گفتم نه پسر من خودم هم رنگش و دوست نداشتم .
امروز رفتم واسش خریدم خیلی خوشحال شد پسرم
خودشم اعتراف کرد که مامانی این خیلی بهتره .....
اینم کادو روز کودک واس آقا نوید گل گلاب
شب بخیر شب خوب و خوشی داشته باشید
Design By : Pichak |